بخاطر عشقم
عشق و عاشقي
دلم گــرفته تر از لحظه های بارانی است ومتن خیس غزل هم هوای بارانی است به چشم بسته بگوییـــدچتـر غـــــم واکن که در حـــوالی دل رد پای بارانی است دوباره نعره بزن آســــمان دوباره ببــــار هوای ابری چشــمم هوای بارانی است چــه روزگار غریبــــی,من و گلایـــه و اشک خدای غربت من هم خدای بارانی است دلــم برای یــوسفم اینجا گرفته کاری کن که قحط مصــر دلـم,ماجــرای بارانی است مرا به سعی دو چشمان اشک مهمان کن کجای مـــروه چنین باصفــای بارانی است پس ازتو ناحیه ی چشم های من ابری است و سـرزمین دلـــم ,استــــــوای بارانی است بیا به لحظه ی تنهایی ام سرک کش,عشــــق
نظرات شما عزیزان:
درآن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید که دهم جان که خاک کوی تو باشم
سرکش بودم به حیله رامم کردی / ای افسونگر ، چه پخته خامم کردی
خوش چرخاندی کمند گیسویت را / در تاریکی اسیر دامم کردی . . .
Power By:
LoxBlog.Com |